کد مطلب:129540 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:192

نامه امام به برادرش، محمد حنفیه
امـام بـاقـر (ع) فـرمـوده اسـت: حـسـین بن علی (ع) خطاب به محمد بن علی از كربلا چنین نـوشـت: بـسم اللّه الرحمن الرحیم. از حسین بن علی به محمد بن علی و كسانی از بنی هاشم كه نزد اویند اما بعد، گویی كه دنیا هرگز نبوده است و گویی كه آخرت پیوسته می باشد! و السلام. [1] .

ملاحظه

گفتنی است برداشت و تلقی غیر معصوم از سخنان پیامبر (ص) و ائمه (ع) -همانند برداشت از قـرآن كـریـم ـ بـه انـدازه ی ظـرفـیـت و گـنجایش او است. او با وجود قصور خویش


نمی تـوانـد مـدعـی شـود كـه آنچه از قرآن یا از معصوم فهمیده است. همه ی مراد معصوم و مقصود قرآن است.

ایـن نـامـه كـه امـام حسین (ع) از كربلا به برادرش محمد حنفیه نوشت ـ كه آخرین نامه از نـامـه هـای امـام و شـایـد از نـظـر مـتـنـی كـوتـاه تـریـن آنـهـا نـیـز بـاشـد ـ شـگفت آمیز و تأمل برانگیز است.

آیـا امـام (ع)، آن شـهید پیروز، از قتلگاه برگزیده اش، به وسیله ی این نامه چه چیزی را مـی خـواسـت بـه مـحـمـد حـنـفـیـه و بـنـی هـاشـم و هـمـه ی نسلها القا كند؟

هـركـس بـه اندازه ی گنجایش ظرف خویش آب بر می دارد؛ و ما نیز به اندازه ی گنجایش خود مـی گـوییم! شاید مقصود امام از اینكه می فرماید: گویی كه دنیا هرگز نبوده است؛ و گـویـی كـه آخـرت پـیـوسـتـه بوده است، درست همان معنایی است كه در شب عاشورا به یـارانـش فـهـمـاند و فرمود: «بدانید كه این دنیا، شیرین و تلخ آن خوابی بیش نیست! و بـیـداری در آخـرت اسـت. رسـتـگـار كسی است كه در آنجا به رستگاری برسد و بدبخت كسی است كه در آنجا بدبخت باشد...» [2] ؛ زیرا انسان فرزند سه دوره است: روزی كـه مـادرش او را به دنیا می آورد، روزی كه از این دنیا بیرون می رود و روزی كه حـسـاب بر پا می شود: این دوره های بلند سه گانه همان چیزی است كه خداوند تبارك و تـعـالی بر حضرت یحیی درود فرستاده است: و درود بر او، روزی كه زاده شد و روزی كه می میرد و روزی كه زنده برانگیخته می شود. [3] .

نیز در آیه شریفه از زبان عیسی آمده است: «و درود بر من روزی كه زاده شدم و روزی كه می میرم و روزی كه زنده بر انگیخته می شود.» [4] هر گاه انسان درگذشته ی خـویـش چـه عـمـر او كـوتـاه بـاشـد یـا بـلنـد، تـأمـل بـورزد، گـویـا در رؤیـایـی تأمل می كند؛ و باقی عمر نیز همانند گذشته اش خواب است!


بـنابراین دنیا با همه ی جزئیاتش از تلخ و شیرین، در پایان خوابی بیش نیست، چنانكه كه گویی نبوده است. خردمند با سعادت كسی است كه از این دنیا برگیرد، همان گونه كـه گـذر كـنـنده از گذرگاه برای محل استقرار خویش توشه بر می گیرد. نیز خوشبخت كسی است كه قـلبـش بـه ایـن دنـیـای فـانـی وابـسته نباشد و به دامش نیفتد. در دنیا سبكبار باشد تا جـداشـدن از آن بـرایـش سـهـل، آسـان و گـوارا بـاشـد. از امـام صـادق (ع) نقل است: «هر كس بسیار با دنیا درآمیزد هنگام جدایی از دنیا فراوان حسرت خورد.» [5] .

حـال كـه حـقـیقت دنیا چنین است و هیچ گریزی از جدایی آن نیست، باید پایان و نهایت كار انـسان بهترین و شریف ترین پایان ها باشد. برترین مرگ ها كشته شدن در راه خداست، بنابراین بهترین فرجام، كشته شدن در راه خداست. از این نیكی برتر وجـود نـدارد؛ و همه بـایـد در ایـن راه از یـكـدیـگـر پـیـشـی گیرند؛ و از این رو همه ی عمل كنندگان باید عمل كنند!

گـمـان قـوی بر این است، آن معنایی كه امام (ع) می خواست كه با فرستادن این نامه از كـربلا به محمد حنفیه و دیگر بنی هاشم بفهماند، درست همان معنایی است كـه در نـامـه ی كـوتـاه نـخـسـت آن حـضرت از مكه به مدینه برای آنان آمده است: بسم اللّه الرحمن الرحیم. از حسین بن علی به محمد بن علی هر كس با من همراه شود، شهید می شود و آن كس كه با من همراه نگردد به پیروزی نخواهد رسید. والسلام. [6] .


[1] كـامـل الزيـارات، ص 76، بـاب 23، شـمـاره 15، بـرخـي فضلاء آن را در حوادث روز ششم محرم نوشته اند. (ر.ك: قصة كربلا، ص 228).

[2] تـفـسـيـر مـنـسـوب بـه امـام حـسـن عـسـكـري (ع)، ص 218؛ و بـه نقل از آن بحارالانوار، ج 11، ص 149.

[3] سوره ي مريم (19)، آيه 15، دوره هاي زندگي انسان سه دوره است، ولي قرآن كـريـم تـأكـيد مي ورزد كه روزي كه زنده برانگيخته مي شود همان روز حق است پس هر كس بخواهد به سوي پروردگارش ميعادي قرار دهد. (سوره انبياء(78)، آيه 39).

[4] مريم، (19)، آيه 33.

[5] سفينة البحار، ماده «دني».

[6] كامل الزيارات، ص 76، باب 23، شماره 15.